· از آب در آمدن
مشخّص شدن نتیجه کار.
· اَره و اوره و شمسی کوره
جمع بی تربیت و شلوغ که اغلب در مورد مهمانها گفته میشود.
· اَرّه بده ، تیشه بگیر
یکی به دوکردن - مُشاجره کردن- بِگو و مَگو همراه با درگیری بر سر چیزی.
· ادب از که آموختی؟ از بیادبان
از اعمال بی ادبان هر چه به نظر ناپسند و زشت آید نباید انجام داد.
رفتار زشت دیگران را دیدن و خلاف آن انجام دادن.
· اُجاق کور بهتر از بچّه ی بینور
اُجاق کور یعنی زن نازا یا بی بچّه، اشاره به اینکه فرزند نداشتن بهتر از فرزند ناخلف داشتن میباشد.
· اجارهنشین خوش نشینه
کسی که خانه ندارد میتواند به راحتی محلّ زندگی خود را عوض کند و هر جایی که خوشش آمد زندگی کند. دلبستگی نداشتن به چیزی.
· اثاث خونه به صاحب خونه
سر و وضع و اثاث خانه نشان دهنده ی سلیقه و روحیّات صاحب آن میباشد.