· از این گوش میگیره، از اون گوش در میکنه
شنوندهای که به حرف یا نصیحتی بیاعتنا باشد، گویی که نشنیده باشد.
· از این گوش میگیره، از اون گوش در میکنه
شنوندهای که به حرف یا نصیحتی بیاعتنا باشد، گویی که نشنیده باشد.
· از این شاخه به آن شاخه پریدن
حرف یا کاری را با حوصله تمام نکردن و دائماً موضوعی به موضوع دیگر یا کاری به کار دیگر پرداختن.
· از آن نترس که های و هوی دارد ، از اون بترس که سر به تو دارد
کسانی که در ظاهر شلوغ و پر شَر و شور هستند ، همه چیز خود را آشکار میکنند. امّا کسانی که ساکت و بیصدا و به نظر بیآزار هستند و چه بسا خطرناکند.
· از اَسب اُفتاده ، از اَصل که نیفتاده!
هستی و سرمایهاش از دست رفته، شخصیّت و اِصالَتَش که از بین نرفته.
· از آسمان به زمین میباره
توانگران به نیازمندان چیزی عطا میکنند نه نیازمندان به ثروتمندان.
· از آب کره گرفتن
حسابگری بیش از حد - از هرکه و هر چه کمترین چیز استفاده بردن و صرف نظر نکردن.